English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1899 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
airburst ranging U تنظیم تیر زمانی بالا
elevations U تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
elevation U تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
images U وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
image U وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
airburst ranging U تنظیم ترکش هوایی
air adjustment U تنظیم ترکش هوایی
high burst U ترکش بالا
otherguess U بروش دیگر
modernizing U بروش امروزی دراوردن
academism U بطریق یا بروش اکادمی
modernises U بروش امروزی دراوردن
sedimentation analysis U تجزیه بروش ته نشینی
academicism U بطریق یا بروش اکادمی
modernised U بروش امروزی دراوردن
modernize U بروش امروزی دراوردن
modernising U بروش امروزی دراوردن
modernized U بروش امروزی دراوردن
modernizes U بروش امروزی دراوردن
close controlled U رهگیری بروش کنترل نزدیک
impact registration U ثبت تیر بروش مرکز اصابت
high burst U تیر زمانی بالا
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
turnaround time U مدت زمانی تنظیم جهت جریان داده در سیستم یک طرفه
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
voltage U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltages U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
regulation U تنظیم
set out U تنظیم
alignments U تنظیم
timing U تنظیم
formulation U تنظیم
calibration U تنظیم
alignment U تنظیم
regularization U تنظیم
spreading U تنظیم
adjustment تنظیم
adjustments U تنظیم
shaping regulating U تنظیم
regulated U تنظیم کردن
indictment U تنظیم ادعانامه
indictment U تنظیم کیفرخواست
line regulator U تنظیم کننده
regulating U تنظیم کردن
lineup U تنظیم کردن
indictments U تنظیم ادعانامه
indictments U تنظیم کیفرخواست
regularised U تنظیم کردن
regularises U تنظیم کردن
regularising U تنظیم کردن
regularize U تنظیم کردن
regularized U تنظیم کردن
regularizes U تنظیم کردن
regularizing U تنظیم کردن
formulate U تنظیم کردن
attends U تنظیم کردن
attending U تنظیم کردن
attend U تنظیم کردن
regulate U تنظیم کردن
levelling screw U پیچ تنظیم
lay down U تنظیم کردن
jack screw U پیچ تنظیم
initial adjustment U تنظیم صفر
conduction U هدایت تنظیم
inductive tuning U تنظیم پرمئابیلیته
inductive tuning U تنظیم القائی
indicement U تنظیم ادعانامه
regulates U تنظیم کردن
checks U دریچه تنظیم
adjustments U تنظیم تطبیق
adjustment U تنظیم کردن
checked U دریچه تنظیم
will adjust U تنظیم می کنم
thermoregulation U تنظیم دمایی
thermoregulation U تنظیم حرارت
check U دریچه تنظیم
stup string U رشته تنظیم
regiment U تنظیم کردن
regiments U تنظیم کردن
speed adjustment U تنظیم سرعت
spark setting U تنظیم جرقه
thermostatic regulation U تنظیم با دماپای
adjustments U تنظیم کردن
tuneable U تنظیم پذیر
tunably U تنظیم پذیر
tunable U تنظیم پذیر
vertical adjustment U تنظیم عمودی
vertical justification U تنظیم عمودی
trigger control U تنظیم با ماشه
to set out U تنظیم کردن
to put in to shape U تنظیم کردن
voltage regulation U تنظیم ولتاژ
to make out U تنظیم کردن
to draw out U تنظیم کردن
setting ring U حلقه تنظیم
set up U تنظیم کردن
set the watch U تنظیم نگهبانی
range adjustment U تنظیم مسافت
range adjustment U تنظیم برد
purity adjustment U تنظیم خلوص
pressure regulator U شیر تنظیم
pressure adjustment U تنظیم فشار
preset U پیش تنظیم
precision adjustment U تنظیم دقیق
pilot valve U سوپاپ تنظیم
depth adjustment تنظیم عمیق
method of drawing up U طرز تنظیم
make out U تنظیم کردن
timing U تنظیم وقت
range calibration U تنظیم مسافت
range of adjustment U ناحیه تنظیم
set screw U پیچ تنظیم
rocker gear U تنظیم جاروبک
rheostat regulation U تنظیم با رئوستا
adjust U تنظیم کردن
adjusting U تنظیم کردن
adjusts U تنظیم کردن
to draw up U تنظیم کردن
regulating valve U سوپاپ تنظیم
regulating switch U کلید تنظیم
regularizer U تنظیم کننده
regulable U تنظیم پذیر
redact U تنظیم کردن
variability U قابلیت تنظیم
cascade control U تنظیم زنجیری
carburetor adjustment U تنظیم کاربراتور
cam type regulation U تنظیم بادامکی
caliper setting U تنظیم پرگار
body alinement U تنظیم بدن
automatic regulation U تنظیم خودکار
check gate U دریچه تنظیم
check valve U شیر تنظیم
calibrates U تنظیم کردن
calibrated U تنظیم کردن
calibrate U تنظیم کردن
frame U تنظیم کردن
regulation U پهنه تنظیم
tunes U تنظیم کردن
regulator U تنظیم کننده
adjusted U تنظیم شده
family planning U تنظیم خانواده
adjustable U قابل تنظیم
adjustable U تنظیم پذیر
alignments U تنظیم انطباق
alignments U صف بندی تنظیم
alignment U تنظیم انطباق
regulators U تنظیم کننده
tune U تنظیم کردن
air adjustment U تنظیم هوا
adjustment of rools U تنظیم غلطک
adjustment of fire U تنظیم تیر
arrangements U ترتیب تنظیم
arrangement U ترتیب تنظیم
adjusting point U نقطه تنظیم
adjusability U قابلیت تنظیم
alignment U صف بندی تنظیم
expanded contrast U تنظیم کنتراست
classifies U تنظیم کردن
crystal control U تنظیم با بلور
hand regulation U تنظیم با دست
framer U تنظیم کننده
fine setting U تنظیم میکرومتری
electronic control U تنظیم الکترونیکی
electronic tuning U تنظیم الکترونی
fine setting U تنظیم دقیق
classifying U تنظیم کردن
frequency tuning U تنظیم فرکانس
fine adjustment U تنظیم دقیق
fine adjustment U تنظیم فریف
formulating U تنظیم کردن
calibrating U تنظیم کردن
corrector U تنظیم کننده
formulates U تنظیم کردن
formulated U تنظیم کردن
focusing control U تنظیم تمرکز
classify U تنظیم کردن
Recent search history Forum search
1gorse melatonin
1چیزی که عوض داره گله نداره
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1confinement factor
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1may fader good
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com